دارم برمیگردم خونه
تموم شد
همه سختی هایی که تمام این ۴ سال مسخره متحمل شدم
تمام این اتفاق هایی که پشت سر گذاشتم
و همه این آدم هایی که خوب و بد ازشون عبور کردم گذشتم و حالا اینجای زندگیم آدم صبور تر و البته فراری تر از جمعی که شدم که تکلیفش با خودش روشن تره و بیشتر میدونه با خودش چند چنده و کنترل اون ذهن کمالگرا برای سوق دادن به جهتی که باید راحت تر که نه اما ممکن تر شده
دوست داشتم خودمو محکم بغل کنم و بگم مرسی که دووم اوردی تنهایی تنهای تنهای تنها
و غریبانه ترین احوالات عجیب غریبو گذروندی پیش اومد هفته ها ازون خوابگاه خراب شده بیرون نرفتی
از نزدیک شدن به آدمها ترسیدی
ولی خب الان اینجایی
میشد راحت ترم اینجا باشی اما خب اون موقع شاید که نه حتما انقدر پخته نبودی
بابت اشتباهاتت سرزنشت نمیکنم چون زندگی اون موقع خودت بود
ولی حواستو بیشتر جمع کن از الان به بعد همه چی جدی تر از قبله
لطفا حواست به خودت باشه
همه داروندار زندگی من ..
- ۰۶ خرداد ۰۱ ، ۱۲:۲۶