- ۰ نظر
- ۲۲ آبان ۹۹ ، ۲۲:۰۲
دخترک ساکت درونم همه وسیله هایش را جمع کرده
حالا من آماده کوچ ام به دورترین نقطه درونم
دیگر نوشته ای از من جایی خوانده نخواهد شد.
استاد عجیبی بود !
متوجه حساسیت دستم شد
به ناخنام گیر نداد
به لاک ناخنامم گیر نداد
موقع توضیح صاف تو چشمام نگاه میکرد
موقع پانسمان دستامو خودش گذاشت جایی که باید میذاشتم تا چسب راحت جدا بشه
از من خواست دفترشو بیارم
و اخر کلاس بهم گفت تو از فردا نمایندم باش
هر باری که بهم میگه امیدم تو هر شرایطی که باشم قند تو دلم آب میشه
یه دلگرمی بزرگه برا دلم
من همه حس استقلال طلبیمو همه تلاشم برای کار کردنو همه حس خیرخواهیمو همه آروم بودنمو از اون دارم
نمیدونه چقدر دوست دارم اون بخنده و من چشم بدوزم به مژه هاشو بگم چقدر خوشگله
اون نمیدونه من اوایل کرونا هر بار شیفت میرفت بغضم میترکید و اشک میشد رو گونه هام نمیدونه فکر یه لحظه ندیدنش چه فشاری بهم وارد میکرد
نمیدونه با هر cpr موفقش من درست اندازه یکی از اعضای خونواده اون بیمار خوشحال شدم
نمیدونه وقتی اون بچه سه ساله خوشگلو از غرق شدن نجات داد انگار بچه خود منو داد بغلم
نمیدونه چقدر زیاد دوسش دارم
نمیدونه چقدر ارومم که هست
امیدش بودن کار سختیه اما از ته دلم خوشحالم که فقط و فقط مامان منه :)
مدتهاست دلم میخواد پیدا بشم
شاید باید بگم پیدام کنه یه نفر
همیشه زندگی اجتماعی راحت تر از تنهایی به وجود اوردن بوده برام
این بار انگار با همه بارهای دیگه فرق میکنه
این بار موقع جمع کردن وسیله هام حس عجیب غریبی داشتم
انگار ترکیبی از دلتنگی و اطمینان و ابهام و امید رو تجربه میکنم
انگار دارم برای یه تغییر بزرگ میرم
چشمامو میبندم و به چایی زعفرون کنار دوستم فکر میکنم
بنظر آرامش بخش میاد وقتی پر از خیلی چیزام
شبیه ترین کلمه به درونم سوسپانسیونه
دقیقا همونقدر ناپایدار که اگه ساکن بشه همه چی اروم میشه و انگار اتفاقی نیفتاده
دقیقا با همون ماهیت
عجیب دلم میخواد برم چابهار
عجیب تر دلم یزد میخواد
و شیراز و فاطمه
دلم جنوب میخواد
دلم پابرهنه راه رفتن رو ماسه های ساحل میخواد
دلم آفتاب دم غروب میخواد
شب بام شهر میخواد که بگم ببین ادما چقدر کوچولوان
دلم آغوش میخواد لمس شدن میخواد بوسه میخواد
دلم صدای موج میخواد
دلم گرمای تن میخواد
دلم چایی زعفرون میخواد
دلم قطاب میخواد
دلم یه نگاه با محبت واقعی میخواد
دلم امنیت میخواد...
چشمامو میبندم میگم میشه و به اورژانس بیمارستانی فکر میکنم که قراره هرروز برم و خداخودش بهم رحم کنه
حلال کنید :)
من باز هوس ویس کردم :)
سوالی اگه هست بپرسید
موضوعی نظری انتقادی پیشنهادی هرچی