اگه بخوام چند تا انتقاد از نسلمون بکنم
احتمالا مهم ترینش این باشه که نمیدونه چه حرفی رو کجا و به چهکسی بزنه
اکثر ادمای هم نسلم آدم های همیشه طلبکار و پر ادعایی بودن که یاد نگرفتن زندگی توی اجتماع با زندگی توی خونه متفاوته
و تو توی هر کدوم از روابطت باید بعد متفاوتی از شخصیتت رو نشون بدی و سعی در پخته تر کردن نقاط ضعفت داشته باشی
اکثر خونواده هایی که نسل مارو تربیت کرد بخاطر محرومیت هایی که به دلیل محدودیت نسل قبلش و یا جنگ و یا شرایط مختلف سخت اجتماعی به ما انتقال داد توجه بیش از حد بود که دقیقا نتیجه معکوس داد
سعی در فراهم کردن بی نقص ترین امکانات
توجه بیش از حد به جزئی ترین چیز های ممکن
من تمام این هارو به خونواده خودمم گفتم
بله دقیقا من هم انتظار زیادی از جامعه ای که واردش شدم داشتم بااینکه پدرم تلاشش رو علی رغم تک فرزند بودن من برای مستقل شدن شخصیتم انجام داد
و مادرم در اکثر مواردی که میتونست و باید، طرف من رو نگرفت و حمایتم نکرد
من تغییر کردم
اما همچنان زیست با نسلی که فکر میکنه دنیا حول محور نقطه وجود اون میچرخه برام دشواره
من نمیخوام منزوی باشم
نمیخوام دیگه انقدر متفاوت بنظر بیام
اما حقیقتا مجبورم
چون برای ادامه حیات چاره ای جز سازش ندارم
وقتی نمیتونم تغییری به این اساسی تو اطرافیانم رخ بدم
- ۰ نظر
- ۲۵ بهمن ۰۰ ، ۱۲:۲۲