- ۰ نظر
- ۲۹ دی ۹۷ ، ۲۳:۵۸
بهش گفتم مراقب خودش باشه و لپشو بوسیدم
موقعی که داشت بین جمعیت گم میشد چشم دوختن بهش
اروم بود لبخند میزد
اتفاقی تونستم ببینمش
ازم اجازه میگرفت
بهم احترام میذاشت
همه اون روز یادمه
همه چی با اون چیزی که فکر میکردم فرق داشت
خیلی اتفاقی شد
میخوام بگم جور کردن ۴ ملیون واس بعضیا مث جور کردن ۴۰ ملیون واسه بعضیای دیگست مث جور کردن ۴۰۰ میلیون واس بعضیای دیگست مث جور کردن ۴ ملیارد واس بعضیای دیگس مث ...
...
او پیانو میزند من چشم دوختم به عظمتی که گره خورده به تاریکی و صدای موج هایی که گم میشود بین نت های او و بادی که سردیش را روی رد اشک های روی گونه هایم بیشتر به رخ میکشد
به قول معروف گفتنی هرکی اندازه لیاقتش
کلا سعی کنید تو زندگیتون آدمای قدرشناسی باشید اینطوری انتظار الکی و بی جایی از کسی ندارید
سعی کنید آدما رو همونطوری که هستن بپذیرید هیچ کسی قرار نیست بخاطر شما عوض بشه یا تغییر بکنه آدما همیشه اونطوری که راحتن باید زندگی بکنن
در غیر این صورت شما حق ندارید رو اعصاب و روان یه آدم راه برید به هر شکل و حالتی که از دستتون برمیاد
خودتون هم هرطور که راحتید خود خودتون باشید دیدید به سطح یه آدمی نمیخورید مجبور نیستید اصلا خودتونو به زور نگه دارید تو یه شرایطی که حس راحتی نسبت بهش ندارید اینطوری فشار کمتری بهتون میاد نیازیم به خلاقیت جهت بهانه تراشی ندارید
و در کل کل ماجرا سعی کنید در زندگیتون انسان باشید درسته که باید بخاطرش تلاش کرد اما کیفیت زندگی خودتون میاد بالا
خلاصه اینکه به عنوان بلاگر لازم دیدم در روز مبارک تولد وبلاگم کمی از تجربیاتمو در اختیارتون بذارم شاید باشن عده ای که علاقه به بهتر زیستن خودشون و اطرافیانشون داشته باشن