برای ما ...
اومدم بگم که برای ما دعا های قشنگ قشنگ بکنید
که حال دلمون خوب تر باشه
که روز به روز قوی تر باشیم
و کنار هم از پس هر چیزی بربیایم
اومدم بنپیسم که پر از حس خوبم
پر از اطمینان
من به تصمیمم اطمینان دارم :)
امروز که جواب آزمایشو باهم گرفتیم حس کردم آماده ام برای یه عمر کنارش ایستادن
پیشش موندن
محکم پشتش وایسادن
بارها به دلم مراجعه کردم و هر بارش با تمام سلولای تنم با همه وجودم حس کردم میخوامشو آدم درست زندگی منه و هر جایی که بخوام پشتم میمونه و دوستم دارت و حواسش بهم هست
دوست دارم یواشکی نگاش کنم
یه جوری که انگار اصلا نمیدونه دیوانه وار عاشقشمو تو ذهنم هزار جور قصه رسیدن و خوشبخت شدن باهاشو تو ذهنو دلم ساختم
درست شوق دختر ۱۶ ساله ای رو دارم که از شدت عشق ضربان قلبشو زیر گلوش حس میکنه و ساکت یه گوشه وایستاده
حس میکنم دوباره دارم زندگی میکنم
معجزه زندگی منه
نجات دهندم بوده
و امروز وقتی گفت دردت و گیانم نازارم با تمام وجودم حس کردم خشبخت ترین دختر اون کلاس
خوشبخت ترین دختر این طهرون
و خوشبخت ترین دختر دنیام
...
بماند به یادگار از نهم بهمن یک هزارو چهارصدو دو
- ۲ نظر
- ۱۰ بهمن ۰۲ ، ۰۰:۵۷