ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.
و تو
از
هر آنچه
تاکنون
دیده بودم
زیباتری

بایگانی

از سری بدبختی های خاورمیانه ای بودن

شنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، ۰۹:۱۴ ق.ظ

یه کانال باید بزنم 

بعد از سری بدبختی های کار داشتن با دانشگاه توش پست بذارم 

واقعا جالبن 

فکر کن مثلا تو خودت یه مدرک با هولوگرامو امضا و کوفت بدی دست دانشجو بعد بیای بهش بگی اع میخوای ترجمش کنی پول بده چون فرق میکنه ریزنمراتش!! 

بعد دوباره بگی اع خود دانشنامه ام میخوای ترجمه کنی بیا من مهر ترجمه بلامانع است بزنم و پول بگیری ! 

بعد دوباره بهش بگی برو برو وزارت بهداشت فرم تاییدیه پر کن 

خب حالا مدارک طرحت باید تایید شه که اونم خودمون دادیم بهت 

دو ماه کاری زمان میبره !! 

بعد حالا که شماره نامه فرستاده شد برا دانشگاهت دوباره برو دانشگاهت درخواست بده یه فاکینگ ملیون تومن بده  تایید مدارک ترجمه شدت !! 

نباید رید وسط این مسخره بازی؟ 

خودتون خودتونو تایید میکنید ؟ 

ناموسا فازتون چیه ؟ 

هنوزم تایید نشده ها سه هفته از درخواست من گذشته 

  • ۰۴/۰۶/۲۳

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">