زیباترین ورژن من
شنبه, ۹ شهریور ۱۴۰۴، ۱۰:۴۰ ب.ظ
من زیباترین ورژنم رو شب خپاستگاریم دیدم ...
یه لباس سبز کردی پوشیدم که مال مادربزرگم بود
تو یکی از سفرهاشون از سنندج سفارش داده بود اونجا براش بدوزن
موهام رو خودم فر کردم یه سایه سبز زدم که با لباسم ست باشه رژلب قرمز همیشگیمو زدم و جلوی آیینه تو چشمام نگاه کردم
و ازونجایی که درست قبل از رسیدن امیر و خونوادش تو خونه ما سر یه چیز خیلی چرت مامان و بابام بحثشون شد من گریه افتادم
و هر چی سعی کردم پنهونش کنم وقتی امیرو دیدم زدم زیر گریه
ما از اون شب هیچ عکسی نداریم جز یه دونه سلفی که من درحالی که چشمام پر از اشکه لبخند زدم
دقیقا همون شب حس کردم میشه به این پسر برای یک عمر تکیه کرد ...
- ۰۴/۰۶/۰۹