دلم لحظه ایو میخواد که وسط جایی که دوست دارم چشماتو از پشت بگیرم و منو از لمس دستام به خاطر بیاری با اینکه قبلش هیچوقت منو لمس نکردی
- ۰ نظر
- ۱۰ تیر ۹۹ ، ۱۶:۳۴
دلم لحظه ایو میخواد که وسط جایی که دوست دارم چشماتو از پشت بگیرم و منو از لمس دستام به خاطر بیاری با اینکه قبلش هیچوقت منو لمس نکردی
دو سال پیش همچین شبی...
دوسال پیش همچین شبی کنکور داشتم
یادمه شب بدی بود سال بدی رو گذروندم
اون حجم از فشارایی که تحمل کردم عملا منو از پا انداخته بود
امشبم گریه کردم
پرم از حس یه طرفه بودن
یطرفه بودنی که حس اویزون بودن بهم میده داره همه وجودمو تسخیر میکنه
وسط اشکام تصمیم گرفتم دیگه نباشم تا راحت تر باشن
به زندگیاشون برسن
خستم
حس دو سال پیشو دارم
بدترین کنکور ممکنم بود
چرا امشبم باید با اشک سر بشه ؟
فقط میدونم سردرد و حالت تهوع دارم
هوووف
کاش آدمها متوجه میشدند که تنها چیزی که آنها را بالاتر و بهتر از بقیه قرار میدهد فقط و فقط مهربانی آنهاست نه هیچ چیز دیگری
بیاید با من سریال big little lies ببینیم خیلی خوبه 😎
تا حالا دقت کرده بودید که بد نیستم ینی خوب هم نیستم
اما خوب نیستم ینی بدم ...
الان به شدت به شدت به شدت نیاااز دارم یکی منو برداره ببره اتاق فرار !!!!😭
گاهی بعضی موقعیت ها پیش میاد تا با چیزایی که شاید دلمون نمیخواسته باورشون کنیم ، روبرو بشیم...
من هم مسخره شدم
بابت وزنم
بابت قیافم
بابت یادگیریم
بابت عقایدم
بابت سلایقم
و حالا دیگه پر شدم
پر تر از چیزی که فکرشو میکردم
خسته تر از هر چیزی
برنامم ؟ فاصله گرفتن از همه چی همه ادما همه و همه
:`(