1998 جلد کتاب به انتخاب زوجه ، عند المطالبه ..
- ۱۵ نظر
- ۳۰ دی ۹۷ ، ۲۰:۵۰
بهش گفتم مراقب خودش باشه و لپشو بوسیدم
موقعی که داشت بین جمعیت گم میشد چشم دوختن بهش
اروم بود لبخند میزد
اتفاقی تونستم ببینمش
ازم اجازه میگرفت
بهم احترام میذاشت
همه اون روز یادمه
همه چی با اون چیزی که فکر میکردم فرق داشت
خیلی اتفاقی شد
میخوام بگم جور کردن ۴ ملیون واس بعضیا مث جور کردن ۴۰ ملیون واسه بعضیای دیگست مث جور کردن ۴۰۰ میلیون واس بعضیای دیگست مث جور کردن ۴ ملیارد واس بعضیای دیگس مث ...
...
او پیانو میزند من چشم دوختم به عظمتی که گره خورده به تاریکی و صدای موج هایی که گم میشود بین نت های او و بادی که سردیش را روی رد اشک های روی گونه هایم بیشتر به رخ میکشد