روز جهانی زن
اینکه روز جهانی زن را تماما شیفت بودم
ینی از ساعت ۷ صبح تا بیشتر از ۷ شب چند داستان واقعی را به من یاد میدهد
توانایی هایم ..
من همیشه خودم را دست کم گرفتم بین کتاب های کمی که میخوانم منشا کمال گرایی مفرط و مخرب رایج تر میان زنان باید باشد
قوی بودنم ...
من به عنوان یک زن با تمام حجمه های روانی سنگین و البته بی منطق که از طرف اتفاقا همین زن های دیگر محیط کارم دارم باز هم ادامه میدهم
صبور بودنم ...
من به عنوان یک زن معمولا در جامعه ام ناتوان دیده خواهم شد
احتمالا باید بگویم مهم نیست و دوام بیاورم
باارزش بودنم ...
من برای او باارزشم ... و این برایم تا ابد کافیست
همین که بعد از همه خستگی هایم گونه ام را میبوسد و یک شاخه گل نرگس را از صندلی عقب میاورد جلوی صورتم و میگوید این برای اینکه دوستت دارم
و بعد میان ذوقم یک شانه گل رز میاورد و میگوید این هم برای روز جهانی زن روزت مبارک :)
انگار که همه قند های دنیا در دل من یکجا آب میشود
به حلقه دست چپم نگاه میکنم و چشم میدوزم به مژه های چشم هایش
چشم هایش ... آخ چشم هایش
آدم درست زندگی من ...
حالا به خودم بیشتر اطمینان دارم ....
به بودنم تواناییم
و ذهنم ..
- ۰۲/۱۲/۱۹