پناه
شنبه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۲، ۱۱:۰۸ ب.ظ
من هر بار که خیلی دلم میگیره اونقدری که توی دفترمم نمیتونم بنویسم به فیلم ها و عکس های کهکشان نگاه میکنم
به این فکر میکنم که ما خیلی کوچولوتر و به مراتب بی اهمیت تر ازونی هستیم که دلمون تو این مدت کوتاهی که فرصت زندگی داریم بگیره
دارم به این فکر میکنم که هربار که بهش فکر میکنم میبینم ما یه هستی کوچیک تو یه نیستی بزرگیم
اما من صبورترم ...
من صبورم
صبور ...
برای دلم ...
اشکال نداره اگه برای کسی اهمیت ندارم چون اصلشم همینه
چون واقعیت همینه
چیزی جز این بودنه که عجیبه
من چشم هام رو میبندم و به خودم پناه میبرم
- ۰۲/۰۱/۱۹