جو بیمارستان ها
سه شنبه, ۶ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۴۵ ق.ظ
این بیمارستانی که بودم به شدت موجودات سم داشت
هنوز هستم به فکر استعفام
امروز با خونوادم میخوام راجبش صحبت کنم
این یکی بیمارستان جو خیلی صمیمی بینشونه
بچه ها خیلی با اون بیمارستان فرق میکنن
بینشون حس زنده بودن داری
روز اولی که منو دیدن باهام خیلی صمیمی و محترمانه برخورد کردن
و ...
من دلم قرص شد
به اینکه مثل اونجا قرار نیست هرروز توهین بشنوم
هرشیفت بابت هرچیز کوچیکی سرم داد بزنن
و عین یه دیکتاتور محض و به تمام معنا باهام استفاده بشه
بچه های اینجا همه باهم کار میکنن .
برا همین نمیذارن کار رو زمین بمونه
من خیلی وقته کیفیت برام مهمه
اصلا دیگه مهم نیست توی بهترین و بزرگترین بیمارستان شهر باشی
مهم اینه آدم دلش خوش باشه
من بین اینا احساس غربت نمیکنم
بااینکه ممکنه گاهی ترکی صحبت کنن
گاهی کردی
و گاهی اصلا صحبت نکنن
فقط چون مهربونترن باهام ...
- ۰۱/۱۰/۰۶
گاهی وقتها میفهمم چه وبلاگ های خوبی رو فالو میکردم و خبر نداشتم:)