انزجار
امروز یه پسره یهو اومد جلومو گرفت و گفت هیشکی نمیگه من بدم ولی بذار بهت ثابت کنم نیستم
من پوکر مونده بودم که چشه اومدم ادامه مسیرمو برم جلومو گرفت گفت بلند حرف بزن آره یا نه گفتم برو خدا شفات بده هلم داد گفت برو بابا اوسگول من شروع کردم به فحش دادن و رفت
حالم ازین جامعه بهم میخوره
حالم از آدما
از جمع از همه چی بهم میخوره
حالت تهوع دارم
نمیتونم بخوابم
ازین تشویش ازینکه هلم دادو نره خر بودو نمیتونستم مث سگ بزنمش تا صدای خر بده هم حالم بهم میخوره
جونشونو برا کی میدن ؟
برا نره خرایی مث این حروم زاده ؟
کدوم بشریت
کدوم ادمیت
من که ترجیح میدم برم یه سیاره دور
خیلی دور
اونقدر دور که اصن دیده و شناخته نشه
از همه چی متنفرم
از هممممه چی
- ۰۱/۰۸/۱۷
آدمایی که اینجوری اند باید قلبشون بشکنه تا یاد بگیرن دنیای واقعی با درون ذهنشون متفاوته