اینا قرار بود بهترین روزای زندگیمون باشه
دوشنبه, ۱۶ آبان ۱۴۰۱، ۰۹:۴۲ ق.ظ
دیشب رفتم خیابونای این شهر غریبو تنهایی راه رفتم
آدما غریبه بودن
سرد بود
انگار که همه مردن
شروین میگف میبوسمت انگار این اخرین دفس میری و میمونه ازت توی قلبم یه ترک
و من آستین بافتمو میکشیدم پایین تر تا کمتر حس کنم دستم بی حس شده
انگار که جنگه
همه عزادارن
همه جا خلوت
همه جا ساکت
همه بی پول
لباسای معمولی بالای یه تومن
و من واقعا دلم نمیخواد این شرایط ادامه پیدا کنه
اینا قرار بود بهترین روزای زندگیم باشه
- ۰۱/۰۸/۱۶