ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

عب نداره

چهارشنبه, ۱۱ آبان ۱۴۰۱، ۱۰:۱۲ ب.ظ

من به تنت فکر میکنم 

به آغوشت 

به گرمای بودنت 

به نفس هاست 

مژه هایت 

تیره تر بودن دور قرنیه چشمت وقتی نگاهم میکنی 

به حالت ابروهایت 

به ته ریشت 

به دست هایت 

به تو 

دلخوشی این روز های تاریک و مبهم 

ترس در دلم راه نمیدهم 

ادامه میدهم 

صبح های زود بیدار میشوم 

از شدت خستگی گاهی هیچ چیز متوجه نمیشوم 

در مترو خوابم برده 

در مسیر به هزارو یک چیز فکر کرده ام 

به تو که میرسم انگار قلبم آرام تر میزند 

انگار ترس ندارم 

تو اصلا معنای همه نبودن این تشویشی 

به خیالم برایم یک جای امنی 

امن 

امنیت 

مدتهاست حسش را فراموش کرده ام 

مدتهاست هر بار در را قفل کردم که بروم پی آن یک لقمه نان نمیدانستم چه اتفاقی در پیش امکان وقوع داشته باشه 

در راه شروین گوش میدهم و میفهمم او بارها گفته در کدام سمت ایستاده فقط شنیده نشده 

دلم میگیرد 

ازین همه اتفاق و بالا و پایین 

غرق آرامش خانه میشوم .

دلتنگم 

منتظرم 

دلتنگ اتفاقهایی که نیفتاده 

منتظر اتفاق هایی که باید 

درد را در عمق جانم در مهره به مهره تنم 

درهم تنیدگی 

درهم پیچیدگی 

درهم برهم 

من انگار گم شدم 

انگار در یک فضای ناشناخته معلقم 

انگار هیچ چیز نمیدانم 

من فرار نمیکنم 

نمیدوم 

ایستاده ام 

نه روی پاهایم 

روی هیچ 

هیچ چیز 

من

من ..

Long time ago

Last seen long time ago

.

 

  • ۰۱/۰۸/۱۱

نظرات (۳)

(:

پاسخ:
گشنگم 

خیلی قشنگ بود

پاسخ:
عزیزکم 

همیشه،دلتنگ اتفاق هایی که نیافتده..

واقعا اتفاق نخواهد افتاد؟!...

.

پاسخ:
فعلا که نیفتاده
ولی امیددارم که بیفته 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">