ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

تند تند تند تند

يكشنبه, ۲ مرداد ۱۴۰۱، ۰۹:۴۵ ب.ظ

روزا دارن تند تند پشت سر هم میگذرن 

این هفته کلش به کارای اداری و آزمایشو این چرتو پرتا میگذره 

چرتوپرتای فرسایشی حقیقتا 

میدونی 

از یه طرف خوبه بخاطر اینکه تا اون طرف اوکی بشه من کمتر گذر زمان رو متوجه میشم 

و خب اون تایمی که قراره حرص بخورم از دست اون نمک نشناس زودتر میگذره و فکرم کمتر درگیره 

خلاصه که این روزا داره یکم تند تند میگذره :) 

اندازه ۳۰۰۰۰ قدم امروز که فقط یکی از کارامو راه انداخت 

  • ۰۱/۰۵/۰۲
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.