ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

خر تو خر به معنای واقعی کلمه

پنجشنبه, ۹ تیر ۱۴۰۱، ۰۸:۴۰ ق.ظ

من دانشگاه تخمی ای داشتم 

مثلا آخرین ورژن آزار و اذیت و شکنجشون این بود که حراست ورودی نمیذاشت ماشین تا دم در خوابگاه بیاد 

و مثلا من با اون همه باربنه باید میکشیدم میرفتم تا اون سر دانشگاه 

صرفا چون طرف انقدر کسکش بود که حاضر نبود اون انگشت بی صاحابشو فشار بده رو اون دکمه عن 

شاید براتون این شدت از عصبی بودن عجیب باشه اما خب جالب تر اینه که در کمال آرامش دارم اینارو مینویسم 

انقدر این دانشگاه اذیت شدم انقدر این آدما شکنجه گرن که خب من بارها اشکم درومده 

حالا ته ماجرا خیلی جالبه وختی اعتراض کردم که چرا به چه دلیل و با چه منطقی نمیذاری ماشین بیاد برگشته میگه چته دوقورتونیمت باقیه 

ینی مثلا تازه طرف حس میکنه عن خاصیه 

اووووو این قسمت ماجراس که زور داره 

که اینجا انقدر بی صاحابه انقدر خرتو خره که طرف به خودش اجازه همچین رفتاری میدن 

تهش چیکار میشه کرد ؟ 

مث ملیونها اتفاق دیگه تحمل تحمل تحمل و صبوری و فراموشی 

 

  • ۰۱/۰۴/۰۹
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.