ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

اردیبهشت طهرون

دوشنبه, ۲۹ فروردين ۱۴۰۱، ۰۹:۱۲ ب.ظ

بودن پیش یه سری از آدما باعث میشه نه به چیزی فکر کنی نه بفهمی زمان چطور میگذره 

دقیقا مثل نبودنشون که زمان هی کش میاد کش میاد کش میاد 

خلاصه که امروز اون مانتوعه که دوس داشتمو اون شال پیشیه و کفش مشکیامو پوشیدم 

سیگار و فندکم گذاشتم تو کوله پشتیم و رفتم که برم

این اورژانس لعنتی تموم ش بقیش دیگه کار خاصی نداریم و میتونم راحت تر درس بخونم 

خلاصه که الان رو مود تنهایی رفتم باز زیاد حرف نمیزنم ولی حالم لب مرزه میتونم خوب باشم میتونم یهو دلگیر باشم 

نمیدونم ولی این متزلزل بودن یه جوریه 

کارای پاسمم انجام دادم تا هفته دیگه میاد

 

  • ۰۱/۰۱/۲۹
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.