یه حرفایی تو دلم هست
سه شنبه, ۲۱ دی ۱۴۰۰، ۰۸:۲۳ ق.ظ
من از درون شبیه این دخترام که بین یه گله پسر بزرگ شده و از طرز راه رفتنش میشه فهمید چقدر تخسه حرف زدنش رفتارش
از بیرون یه آدم آرومِ ساکت
با خودم میگم باور کن
ته دلمم میخوام باور کنم
اون شب زهرا بهم گفت تو بلد نیستی از دخترونگیت استفاده کنی مث پسرا رفتار میکنی غدی مردم با نازو ادا همه کاراشونو راه میندازن با یکم عشوه من پوکر ساکت نگاش میکردم و به این فکر میکردم اونبار که دوستم برگشت گفت اع ببخشید یادم برات بایکیتتو باز کنم پوکر چراوار غلیظ نگاش کردم گفتم مگه خودم فلجم که تو باز کنی برگشت گفت تو چرا شبیه هیچ دختری نیستی که دیدم
خیلی وقتا این حرف دلمو میگرفتوند چون فکر میکردم یه چیزی کم دارم
اینکه صبورترم هی سعی میکنم کنار بیام با شرایط و هی رو این صبر کار کنم برام دیگه شکنجه اور شده بود
اما الان ؟ راضیم .
راستی جاده :)
تهران گشنگم :)
من :)
- ۰۰/۱۰/۲۱