خراب شده
پنجشنبه, ۱۱ آذر ۱۴۰۰، ۱۱:۵۰ ب.ظ
بچه تر که بودم دلم میخواست تو این اردوهای جهادسازندگی شرکت کنم تابستونا بریم مدارسو ترمیم کنیم
به بچه های روستا درس بدیم
بریم زندگی تو نداریو بی امکاناتیو تجربه کنیم
بزرگ تر که شدم دیدم این خرابیا با چند ماه تابستون جهاد سازندگی درس نمیشه
بزرگ شدم دیدم اع آدماش اصن قلب نذاشتن واسم
دیدم وسط وسط بدبختی نگهمون داشتن اصن لازم نیس جابجا بشم برا تجربش
نمیگم خاک نحس چون دوسش دارم نه برا مردمش نه برا قشنگیاش نه برا همه خاطره هایی که تو دلش جا داده فقط برا اینکه درد زیاد کشیده ، مث من ...
- ۰۰/۰۹/۱۱