ترس ؟ استرس؟ اضطراب؟ نه گمونم هیچکدوم ازینا نباشه قطعا یه اختلال ناشناختست
شماره ناشناس به من استرس میده
هیچوقت ممکن نیست جواب بدم
همیشه با نوشته راحت تر بودم تا صدا
یادمه یه بار یکی بهم گفت تو موقع چت و موقع تلفن دو تا آدم کاملا متفاوتی
نمیدونم چرا اما اضطرابش اونقدر بالاس که حس میکنم دلم نمیخواد باهاش روبرو بشم
چیزی که اذیتم میکنه دقیقا ندونستنه
اینکه نمیدونم چی قراره بگه
چیکار ممکنه داشته باشه
اصن تو زندگیم هیچی اندازه روبرو شدن با ندونستنام برام سخت نبوده
اصلا هم به روی خودم نمیارم
اصلا هم کسی متوجه نمیشه که من چقدر از درون یهو بهم میریزم و حاضر نیستم باهاش مواجه بشم با اینکه نهایتا میخواد یه خبر ضد حال بده دیگه
و جالب اینه من انگار ترجیحم دقیقا اون ندونستنست تا دونستن
عجیبم
همیشه عجیب بودم
ارزو موند به دلم یه چیزم مث ادم باشه
یه چیزم عادی و نرمال پیش بره
اما من باز هم مقاومت میکنم و باهاش روبرو نمیشم
بااینکه تصمیم در لحظم اونقدر هاام بد نیست
سختمه
و خب باید بگم تو این چند ترم هر بار از دانشگاه تماس گرفتن من جواب ندادم زنگم نزدم ببینم چیکارم داشتن
و خب خیالم ازین بابت راحته ازونجایی که اینجا همیشه به شدت خر تو خر بوده و خبر خوبیو قاعدتا زنگ نمیرنن بگن پس چیزیو از دست ندادم
نهایتا میخواستن غر بزنن سرم که چرا فلان کارو کردی فلان کارو نکردی دیگه
منم حوصله فلسفه بافی ندارم پس خیلی ریز کل صورت مسئله رو پاک میکنم
کی فکرشو میکرد یه ادمی پیدا ش سر یه شماره ناشناس این همه بندوبساط داشته باشه اخه
پووف
- ۰۰/۰۹/۰۴