ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

موهایم را دیگر کوتاه نمیکنم

يكشنبه, ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۱۱:۴۳ ب.ظ

من همیشه هروقت که قرار بود از انتطار بنویسم مینوشتم وقتی فلان اتفاق بیفتد موهایم بلند تر شده 

امروز در عکسی که ازمن اندات دیدم چقدر موهایم بلند تر شده 

  • ۰۰/۰۸/۱۶

نظرات (۲)

سلام سلامتیت فردا غیر حضوری ازمون دارم جمعه هم حضوری 

خوبی ابجی جون

پاسخ:
آزمونت چطور شد ؟ 

کار خوبی میکنی :)

پاییزی شده اینجا **

پاسخ:
قراره باهم عمیق نفس بکشیمش پاییزو :) 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">