ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

من پر شدم ولی هنوز جا دارم

سه شنبه, ۱۹ مرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۲۴ ب.ظ

امروز مدیر گروهمون گفت نمیشه 

عوضش کار میکنم اشکال نداره

این دختره احمق لوس واقعا حالمو بهم میزنه 

واقعا نمیتونم تحملش کنم 

واقعا دلم میخواد زچدتر این یه ماهونیم بگذره و گورشو گم کنه و بره 

دیگه واقعا طاقت ندارم 

انقدر لوسه انقدر همه نازشو کشیدن که فکر میکنه من مامانشم جمش کنم 

دلم میخواد برینم بهش 

و بهش بگم اینجوری هرگز دووم نمیاره و اونقدر میزنن تو سرش تا از بین بره و تموم بشه 

امروز استاد بهش گفت مثل ماستی واقعنم راست میگفت 

کاش برم زودتر تو این طرح واکسیناسیون شرکت کنم 

ریخت این بشرو کمتر ببینم 

ولی چه خوبه چیزی تخمم نیس 

 

  • ۰۰/۰۵/۱۹
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.