درد درد درد درد درد درد درد درد درد
جمعه, ۲۸ خرداد ۱۴۰۰، ۰۵:۲۸ ق.ظ
از بدترین تجربه هام حس وقتاییه که با درد انقباضات شدید رحمم از خواب بیدار میشم و دیگه امکان نداره خوابم ببره
دردی که شبیه چنگ زدن زیر شکمم حس میکنم تا زانوم کشیده میشه و انگار مهره به مهره کمرمو از هم داره جدا میکنه و سردرد دارم
عملا جسمی خالی میشم نیاز به محبت بیشتری دارم ولی همش باید سعی کنم تنعایی از پس همه چی بربیام
تو اوج درد به خودم یاداوری کنم درد اون دل شکستنای آدمارو دووم اوردی این که یه خودتخریبی دیواره رحمته چیزی نیست
اما
از دردم کم نمیشه..
پلکامو محکم بهم فشااار میدم نفس عمیق میکشم
و انگار این زایمان طبیعی جنین خورده شکسته های وجودمه
و نمیخواد منو ترک کنه و بدنیا بیاد دو دستی رحممو چسبیده
و من ازین درد متنفرم اما میبینی که جزئی از منه ..
- ۰۰/۰۳/۲۸