تپش قلب
دوشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۰۵ ب.ظ
شاهین گوش میدهم
شاهین باعث میشود یکهو ته دلم دلتنگ تمام لحظه های شکنجه شدنم شوم
گفت جانم و من نگاه های زیر چشمیش را حس میکردم وقتی سعی میکرد متوجه نشوم و سعیش برای اذیت کردنم با گفتن اینکه ترمک هستم
یا مثلا حالا مانده تا سرد و گرم زندگی را بچشم
سعی میکنم اهمیت ندهم اما اینکه تا هدنرس میرود صمیمی تر برخورد میکند عجیب نیست
این روزها بیشتر تخس بودنم خودش را نشان میدهد
دلم بی پروایی میخواهد
مسافرت تنهایی
از همان هایی که با همسن و سالهایم اتش میسوزاندم
دلم اما بی قرار است
شبیه نوجوانی که کلاس زبانش مختلط است اما کراشش کلاس قبلی افتاده و قلبش تا نیم ساعت بعد از همان نگاه دستوپاشکسته اول کلاس تند تند میزند
- ۹۹/۱۰/۱۵