سومرایزطور
دیروز یکی از بچه ها داشت تعریف میکرد رفته برای خرید و چقدر لباسا گرون تر شدن
گفت از یه کت زمستونی خوشش اومده و قیمتش یکوسیصد بوده و خلاصه با کلی حسرت اومده بیرون
اخرای شیفت یه پسره اومد گفت اقای فلانی هستن اونوخ این همکار ما میگفت اره این همکلاسیشه من میشناسمش😐
ما صداش کردیم گفت این بسته مال شماست مقاومت میکرد که نه من بسته نداشتم مال من نیست هی پسره میگفت چرا مال خودتونه خلاصه بعد کلی مقاومت گرفتش بازش کرد دید همون کته :)
کلی شوکه شده بود و واقعا میشد ذوقو تو چشماش دید
حالا این وسط یکی از بچه ها گیر داده بود که اره این دوست دخترش اومده بود دماغشو عمل کنه مثل پروانه دورش میچرخید والا حق داشتو اینا
تهش اومد گفت مامانم بوده 😂
اومدم دور هم بگیم نوچ نوچ نوچ ببینید مردمو چطوری سومرایز میکنن
اونوخ ما !!
تهش ما هیچ ما نگاه طور رفتیم پی زندگیمون
- ۹۹/۱۰/۰۸
وایییی** اولش خودمم شوکه شدم تارایی^^
ولی خوشحال شدنش یه دنیا ارزش داشت^^
مامانا هم بعضی وقتا سوپرایزایی می کنناا^^!!
سلوووم اوماا تارایی^^خوبیییی؟؟؟
حالت خوبه^^؟؟
سر کار خیلی شلوقه@-@؟؟؟مراقب باش مریض نشی:(