ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

تصمیم مداوم

دوشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۸، ۱۰:۴۶ ب.ظ

و همچنان گرایش عمیق من به سکوت ...

  • ۹۸/۰۹/۲۵

نظرات (۳)

بنویس..

پاسخ:
اره این روزا حرفامو مینویسم فقط توی دفترچه کؤچیک بالای تختم ...
  • حامد سپهر
  • نشنیدم تا حالا کسی از سکوت فایده ایی برده باشه

    حرف زدن خیلی کارا میکنه

    پاسخ:
    خسته تر ازونام که حرف بسازم برای زدن 

    گاهی سکوت بهترین راهه

    پاسخ:
    بیشتر اوقات برام بهترین راه حل حتی بوده 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">