رهایی
بارها شده بود بخاطر داشته هام حس معمولی بودن میکردم دنبال تایید و رضایت بقیه از خودم نبودم اما انگار تاییدشون روم بی اثر بود و بی توجهیشون به شدت تاثیر گذار
بارها ممکن بود خیلی زود شروع کنم به فکر کردن راجع به اینکه مزاحم آدما نشم و به عنوان یه آدم اضافی بودنمو بهشون یاداوری نکنم
دیشب وقتی کنارش بودم فهمیدم همش دروغه همش عین زنجیر منو تو ذهن خودم اسیر کرده همش فقط انرژی منفی درون من بوده و خیلی خستم از فکر کردن و یاداوریش من نه مزاحم کسیم نه یه موجود اضافیم بلکه همیشه سعی کردم خوب باشم و هروقت احترام گرفتم احترام دادم بی منت از روی خواستنم
تو شیشه اتوبوس خودمو نگاه میکنم و زیر لب میگم دوست دارم بخاطر اینکه همیشه کنارم بودی و لیاقت دوست داشته شدن رو داری
ارزش احترام گذاشتن و آرامش ارزش داری برام
حالا من زیباترین دختر دنیام عاشق حالت چشمامم عاشق بینیم لب هام بدنم ذهنم
حس میکنم رها شدم ازین بند اسارت حس میکنم وقتی تو آیینه نگاه میکنم دوست دارم لبخند بزنم و امیدوار ازجلوش برم من زیبام من عاقلم من باهوشم و از همه مهمتر من کافیم برای خودم برای دوست داشته شدن برای زندگی کردن و برای بودن
- ۹۸/۰۱/۲۶