ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

ارزوی تولد امسالم

يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۸، ۰۶:۳۵ ب.ظ
اگر قرار بود فقط یک ارزو برای شب تولدم داشته باشم قطعا این بود من را برداری و ببری کنسرت خانگی مهرداد و پویا
شک نداشتم قطعه ای از وجودم برای همیشه جا میماند همان گوشه ای که نشسته بودیم و آکاردئون و ویلن گوش میدادیم و دستم را دور دستت حلقه کرده بودم و یواشکی به مژه های پلک راستت نگاه میکردم ...


  • ۹۸/۰۱/۱۸

نظرات (۱)

  • مجله اینترنتی چفچفک سایت تفریحی چفچفک
  • تولدتون مبارک اگر نزدیکه
    پاسخ:
    ممنون 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">