ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

کسی هست حرف بزنیم ؟

پنجشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۷، ۱۱:۰۵ ب.ظ

کسی هست حرف بزنیم ؟ 

  • ۹۷/۰۹/۰۸

نظرات (۱۲)

بله 
بیا بحرفیم...
ولی فک نکنم زیاد بشناسین
پاسخ:
بله نمیشناسم 
  • بابای نرگس
  • چی بگیم؟
    پاسخ:
    هرچی 
  • سایه بیداری
  • به قول یکی از دوستان : اگر خدا قبول کند ، من هستم .
    اینکه این موضوع چه ربطی به خدا دارد ، من نمیدانم .
    آدرس میدهم از همان دوستمان بپرسید . 
    سلام هم یادم رفت . ببخشید . 
    از هول دیگ افتادم توی حلیم . 
    اتفاقه دیگه می افته . سلام و عرض ادب . 
    پاسخ:
    شما برا پر کردن برنامه سر صف مدرسه خوبید قشنگ هیشکی حوصلش سر نمیره !
    سلام
    چه طوری؟
    خچبی؟
    سلامتی؟
    پاسخ:
    سلوم 
    معمولی 
    هیچ
    بد نیستم 
    دارم هـایده گوش میدم و حالم گرفته.
    پاسخ:
    سبوی می شکستم 
    سلام
    :)
    پاسخ:
    سلام به روی ماهت عزیز دلم :) 
    چه میکنی با ۱۱۰۰ !!؟
    چه کار میکنی با درس و مشق و کلاسات؟خوش میکذره با امتحانات میان ترم😑✌
    پاسخ:
    من ترم بهمنیم 😂
  • سایه بیداری
  • فکر نمیکردم که کرسی داوری نیز به پا کرده باشید . 
    حتم دارید که من نقش دلقک را خوب بازی میکنم ؟ 
    تمام فلسفه ای که می خواستید فرا بگیرید و یاد دهید همین بود ؟ 
    خوش باشید با فلسفه ای که تحمل یک طنز کوتاه را نیز ندارد . 
    حتم دارم که شما بزرگوارید و بسیار اندیشمند . 
    و من 
    بروم همان سر صف 
    خدا را چه دیدی ؟ 
    شاید نفرات آخر صف خوشایندشان شد از طنازی دلقکی چون من . 
    با آرزوی توفیق و سلامتی برای شما گرامی .  

    پاسخ:
    من شوخی کردم همین !!
    فکر نمیکردم انقدر جدی گرفته بشه 
    چرا انقدر عصبانی؟ 
    اصلا منظوری نداشتم
    چرا میخواید بزنید حالا ؟
    دعوا که نداریم 
    فکر نمیکردم تا این حد جوش بیارید بابا 
    قطعا من اشتباه کردم که اندازه یه دوست صمیمی برخورد کردم 
    به هر حال هیچ منظوری تو اون نوشته نبود برداشت هاتونو نسبت ندید ممنون میشم 
    در ضمن ما سر صف دلقک نمیبردیم خودمون بچه های کلاس بودیم میرفتیم اونجا اتفاقا معرفی کتاب و متن نوشته خود بچه هاام داشتیم 
    حالا دیگه شما دلقک داشتید با خودتونه 
    بعدم دلقک بودن کار سختیه چون خندوندن کسایی که این همه غصه دارن راحت نیست شما توهین میدونی بازم مشکل خودته 
    کسی هست واقعا حرف بزنیم؟
    پاسخ:
    کسی که واقعا از ته دل باشه؟ امیدوارم 
    هعی روزگار: (
    سر میکنم دیگه.به امید آخرای آذر.شاید امیدی باشه از شرش خلاص شم.
    پاسخ:
    ببین زمان ما دیگه آخرت گوشی ازین کشویی یا کتابیا بود !
    بعد اصن صدای دکمه هاش نوستالژی ایه برا خودش !
    نمیدونی که اس دادن چه حالی داشت !
    حالا باز از خاطرات دوران جوونیم برات میگم 😂
    خب حداقل برا شما نوستالژیه برای من هیچی نیست هیچی. داغونه داغون داغوووووون
    پاسخ:
    😂😂
  • حامد سپهر
  • بازم بیخوابی؟؟
    پاسخ:
    کلا منو بی خوابی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">