ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

غریبانه

دوشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۰۹ ق.ظ

پرسید اگر یک ماه از زندگیت مانده بود اولین و آخرین کاری که میکردی چه بود 

گفتم شروع میکردم به نوشتن تجربه هایم حس هایم و چیز هایی که در زندگی داشتم و نداشتم 

نوشتن همیشه برایم حس رهایی داشت و در آخر جمع میکردم و میرفتم جایی نزدیک دریا روزها و ساعت های آخر را به این فکر میکردم که انگار هیچوقت وجود نداشتم ...


مایی که حالا یک ماه آخر را شروع میکنیم 

من و ایهام نکند رخنه کند در دل 'ایمانم' شک 


و حالا عمیقا محرمانه گوش میدهیم.   غریبانه .


  • ۹۷/۰۸/۲۸

نظرات (۳)

حسابی آدم رو به فکر فرو میبره...
پاسخ:
ته فکرا هیچی نیس
اگه یه ماه از زندگیم باقی مونده باشه سفر میکنم به دورترین جاهای دنیا شاید لحظه آخر زندگی کنار یه آبشار بلند یا یه کوه سربه فلک کشیده یا یه اقیانوس آرام لذت بخش تر باشه
پاسخ:
پول بلیط هواپیما و عوارض خروج از کشورو ایناش زیاد میشه !
بنظرم واقع بین تر فکر کنید روش که بشه تا همین یک ماه اینده تجربش کرد 
زندگی به همین اندازه شکننده است...خوب که فکر کنیم ضمانت دیدن فردا را هیچکس نداده و امروز شاید همان آخرین روز ،آخرین ماه یا آخرین سال باشد...

پاسخ:
زندگی همین الانه 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">