شبیه حس خیلی لحظه ها
سه شنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۱۳ ق.ظ
شبیه خواندن یک رمان قدیمی رازآلود
شبیه ترس از صدای بالای پشت بام
شبیه درد سرمای یخبندان فردای یک شب برفی
شبیه صدای سگ های گرسنه روی تپه
شبیه جسد له شده گربه وسط جاده
شبیه گودی چشم های بی حس شده از طردشدگی مزمن
شبیه نگاه تحقیرآمیز آدم ها
شبیه آهنگ بی کلام پرازدرد
شبیه حس سنگینی تنی منزجر
شبیه درد از دست دادن
شبیه مچاله شدگی در لحظه
شبیه جای خنجر کلمه ها
شبیه سردی نگاه
شبیه من به عنوان دخترکی مانده در گندم زار نزدیک خانه
- ۹۷/۰۸/۲۲