ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.
و تو
از
هر آنچه
تاکنون
دیده بودم
زیباتری

بایگانی

از برای

جمعه, ۱۱ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۴۲ ب.ظ

و هیچ کدام از نوشته های او از برای من نبوده و نیست

  • ۹۷/۰۸/۱۱

نظرات (۶)

این عکس بغلیا چه قشنگن
پاسخ:
اوهوم 
شاید شما اینطوری فکر میکنی
پاسخ:
هیچوقت هیچ چیز مطلق نیست 
اما احتمالش حداقل زیاده
(:منم همینطور
پاسخ:
#وجه اشتراک 
مال تو؟ هست
پاسخ:
بعید میدونم 
خوب دیگه 
راستی یه سر بزن وبلاگم 
پاسخ:
چرا ؟
یه پست جدید گذاشتم بخون 
پاسخ:
بله
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">