زمان :: ابهام

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.
و تو
از
هر آنچه
تاکنون
دیده بودم
زیباتری

بایگانی

زمان

جمعه, ۲۰ مهر ۱۳۹۷، ۰۱:۳۰ ب.ظ

زمان همیشه دلیل خوبی برای سکوت من بوده

همیشه زمان که بگذره حساسیتت کمتر میشه رو خیلی چیزا

نه که عادت کنی نه ...

فقط انگار زمان ارومت میکنه

محبت که نبینی دیگه چیزی نمیگی اذیتت که کنن ساکت میشی

این سکوت از روی این نیست که نمیتونی اعتراض کنی

فقط واسه اینه که کمرنگ بشی اونقدر کمرنگ که محو بشی

که دیگه نبیننت

۹۷/۰۷/۲۰

نظرات (۹)

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۴:۱۰

ناشناس

زمان هیچی رو درست نمی کنه، فقط به پنهان کردن حس و حالت کمک می کنه : (

هم زمان بی رحمه و هم اونی که گذاشت و رفت : (

پاسخ:
اره زمان فقط کمک میکنه تا چیزیو که دلت نمیخواد بپذیری

اگه دلش گیر بود نمیرفت

وقتیم دلش گیر نباشه موندنش از رفتنش سخت تره اینو مطمئن باش

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۴:۲۳

ناشناس

نه من پذیرفتم و نه دل؛ شاید چون چاره ای نیست سکوت می کنه و چیزی نمی گه، یه جورایی حق اعتراض هم ازش گرفته شده : (

اون که دلش گیر نبود پس چرا دل برد؟ پائیز اومد و زمستان رفت : (

پاسخ:
اون دل نبرد تو دل دادی

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۴:۵۷

ناشناس

دل دادیم و دل باهاش رفت :(

دیشب به این امید خوابیدم که خوابی ببینم ازش؛ باور می کنی که چند بار خواب دیدم که آسمان صاف بود و پر از ستاره ولی من هرجا یه ستاره روشن تر پیدا می کردم و نگاه می کنم همون جا از هر ستاره ای خالی می شد :(

پاسخ:
اوهوم سخته

اما شاید بعدها بفهمی همون بهتر که رفت

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۵:۳۶

ناشناس

الآن حداقل چهار ساله که برام می گذره، دقیقا همین حرف رو می زنم ولی آیا دل دیگه همون دل میشه، می تونه فراموش کنه و از نو شروع کنه؟ این ترس و دلهره می زاره که دوباره کسی رو دوست داشته باشه و خودش رو بزاره براش و باهاش باشه و با کوچیک ترین اتفاق آشفته و سرد نشه! شاید بشه ها ولی به این راحتی ها نیست : (

پاسخ:
اره راحت نیست ...

گاهی بعضی تجربه ها خیلی ادمو عوض میکنن

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۶:۲۲

ناشناس

ممنون که وقت گذاشتید : )

پاسخ:
خواهش

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۷:۲۷