ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

خسته از تکرار همیشگی

دوشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۰۹ ب.ظ

میگم نظرتون چیه جای تبریک روز دختر انرژیتونو صرف این کنید دخترو بشناسید بیشتر بفهمیدش بیشتر درکش کنید

اخه تبریک گفتن چیو بهتر میکنه

تا حالا شده تغییرای یه دخترو بدونید

شده ببینید چی آرومش میکنه با چی حالش بهتر میشه

ازش پرسیدین دردش چیه دلتنگیش چقده دلخوشیش چیاست

شده بفهمید با چی بغض گلوش ته میکشه

چی اشکاشو از یادش میبره

اصن شده یکم فقط یکم تلاش کنید دنیارو از دید دخترا ببینید و حس کنید

روز کساییو تبریک میگین ک ناشناخته تر از هرچیزین واستون



موضوع نوشتن نیست اهمیت دادنه





lili is playing



  • ۹۶/۰۵/۰۲

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">