Incredulous
پنجشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۵۷ ق.ظ
تارا ی قصه بعد از مدت ها ک ته کشیده بود دیگر تمام شد واقعی تمام شد
حالا دیگر همه ی واقعیت هارا باور کرد
همه ی آن حقیقت هایی ک از خودش داشت باور کرد
من خستم
از خودم خستم که انقد مجبورم ب خودم بفهمونم باوراش از خودش یادش نره
اخ چرا حتی اونم قولشو انجام نمیده واس اون ک اصن کاری نداره
شک نکن یه روز بدون هیچی فرار میکنم اونوقت همه راحت میشید هیچکس مجبور نیست دیگه
- ۹۶/۰۳/۱۱