ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

# موردی گونه!

چهارشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۲۶ ب.ظ

1  حوصلم سررفته

2 پس کی کنکور تموم میشه دیگه حالت تهوع گرفتم!

3 تهدید شدم نشون دادن کارنامه  ازمون جمعه اجباریه!

4 امروز بعد مدت ها از ته دل خندیدم..

5 دیگه انقد تو وباتون ویس شنیدم که میخوام برم باعثو بانیشو خفه کنم!

6 آهنگ پست قبل یه اهنگ به زبون لری از خانوم آیدا شاه قاسمی بود

7 دلم مسافرت میخواد

8 قرار بلاگی بذاریم همه یه جا جم بشیم بزنیم تو سروکله هم!

9حرف بزنید!

10 اینا اثرات نخوندنه کنکوره!

11دلم میخواد فرار کنم

12 کیسه بوکسم ارزوست!

13 چرا برنامه  ماه عسل منقرض نمیشه واقعا؟

14 از بین صداهاتون صدای بهار و خنده صخی و خوندن علی خوبه

15 مدیونید فک کنید زده به سرم

16 لعنت ب کنکور



 بخند...


بذارید این سیل و طوفان ویس تموم ک شد منم میذارم!


  • ۹۶/۰۳/۱۰

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">