ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

شروع خمس قرن سالگی!

چهارشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۲۰ ب.ظ

همیشه انقد خوب بمون

هراتفاقیم که افتاد تو مهربون بمون

حتی اگه آدما لیاقتشو نداشتن تو بی احساس نشو


من هرچقدم بد شدم بازم اگه یهو غیبم زد انقد باش که حس کنم هنوز هست دوستی که نبودنمو بفهمه

بازم نگران حالم باش

اصن تاهمیشه دوستم بمون


یادته با بغضم بغض کردی یادته دیوونه بازیامو


حالا بعد هشت سال که باهام بزرگ شدی اومدم بشم اولین دوستی که شروع خمس قرن سنتو بهت تبریک میگه!

خواستم اولین کسی باشم که تولدتو بهت تبریک میگه...


تولدت مبارک...


ببخش که دوست خوبی نبودم همه این سال ها

ببخش که خیلی وقتا باید میبودم و نبودم

ولی میدونی از ته دلم خواستم خوب باشی خواستم حال دلت خوب باشه


مرسی بخاطر همه خوبیای واقعیت


واست از ته دلم ارزوی خوشبختی میکنم


مراقب خوبیات باش






  • ۹۶/۰۱/۲۳

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">