برای تو...
پنجشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۵، ۰۷:۵۹ ب.ظ
تونمیدونی چقد حس خوبی بودخوندن نوشته هام لابلای نوشته ها و ذهن کسی که هیچوقت ندیدمش
انقداین حس گره خوردن به ساخته های ذهنت واسم خوب بود
شبیه هیچی توگذشتم نبود
یه حس گنگ ملس دوست داشتنی
پیچیدگی های ذهن کسی که برای من حاضرشد این همه بنویسه
تا حالا هیچکس واسم ننوشته بود
هیچکس منو اینطوری توذهنش قصه نکرده بود
خیلی واسم ارزش داشت
هیچوقت یادم نمیره
هیچوقت فراموش نمیکنم
تو نمیدونی خط بخط نوشته هات کلمه هاش حسش چقدواسم ارزش داره
بهترین هدیه ای ک تاحالا گرفتم بود
علاقه هام و کمی ازوجودم
از ته ته دلم امیدوارم بهترینارو تجربه کنی...
- ۹۵/۱۱/۲۱