ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

تارای قصه ام

سه شنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۰۵ ب.ظ

تارای قصه های این شهر دارد تمام میشود

اصلا هرقصه ای روزی به سرمیرسد

تارایی که اینجابزرگ شد شناخت اعتقادپیداکرد خودش راپیداکرد حالا دارد میرود

میبینی همه این سالها چقدرزود گذشت

دیگرمنی برای خاطره ساختن نمیماند

نگران نباش زمان معجزه میکند حتی در فراموشی خاطراتی از من

من میروم   میماند صدای مبهمی و وبلاگی از نوشته های درونم

منی نیست کنارت بنشیند برایت نقاشی بکشد لحظه هایش را تقسیم کنم

ازنرده ی پله های مدرسه باهمه دیوانگیش سربخورد هوس پفیلای پنیری داشته باشد

به دوربین جلوی در کلاس دست تکان بدهد

باخداحافظی پاشایی در سایت بغض کند و در کلاس اشک هایش راجموجورنکند

منی نیست از پشت چشم هایت رابگیرد وبرای حدس زدنت ساکت بماند و تو به ثانیه نرسیده قاطعانه بگویی تارا...

دیگر منی نیست اذیتت کند نگرانت کند باحال داغانش!

 تارایی که من بودم دارد وسایلش راجمع میکندبرود پی زندگیش برای همین اتاقش روح زندگی دختری 18 ساله نداشت جلوی آینه اش لاک نبود

من دلخوشی هایم در جعبه ای بالای کمد دربسته ام مانده حتی قاب عکسی که پارسال همین روزها قاطعانه عاشقش شدم انجاست

دارد تمام میشود دختر قصه ام دراین شهر


میرود ازاین شهر

بازنمیگردد

هیچکس اورانشناخت


تارایی که هیچکس برای دوست داشتنش راهش راگم نکرد...



شاید موهای بلند بافته شده ام را یادگاری از ته قیچی کردم دادم دستت... 




#من وبلاگمو خیلی دوس دارم

#هیچوخ بیخیال وبم نمیشم

#مینویسم

#نوشته بالا صرفا ی نوشته میباشد...

#(اگه بغض کنی نمیبخشمت)


حال من خوب است توهم باید باورکنی...





  • ۹۵/۱۱/۱۹

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">