ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

Me too

دوشنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ۰۱:۲۷ ق.ظ

شاید داستان های تعرض متعددی شنیده باشید 

شاید خواندن بسیاری از تجربه های زنان و دختران برایتان اتفاق افتاده باشد 

من از آن اتفاق فقط این را بخاطر دارم که ...

سنگینی وزنش روی تنم ...

سنگین بود 

درشت بود 

و من هر چقدر تلاش میکردم نمیتوانستم نمیشد 

یادمه فقط هر چی زور میزدم بلند شم نمیشد 

نمیذاشت 

محکم دستامو گرفته بود 

من خسته بودم شروع کرده بودم به لرزیدن 

برف میبارید 

حوصله نداشتم 

یهو منو هل داد و وزنشو انداخت روم 

من انگار داشتم خفه میشدم 

انگار داشتم غرق میشدم 

حس زیر کیلومتر ها از عمق یه اقیانوسو داشت 

من واقعا داشتم اذیت میشدم 

واقعا داشتم میلرزیدم 

هیچوخ فکر نمیکردم حشر انقدر جلوی چشم یکیو بگیره 

نمیتونستم سروصدا کنم 

نمیتونستم داد بزنم 

نمیتونستم چون نمیشد 

چون همیشه وقتی حجم زیادی از ترسو استرس بهم وارد میشه زبونم لال میشه 

چون نمیتونم دیگه حرف بزنم 

آخ هنوز سنگینیشو رو تنم حس میکنم 

اون تقلام برا کنار زدنش 

اون نزدیک شدنش 

اون ...

حالت تهوع بعدش 

من فقط ترسیدم 

از همه 

از همه آدما 

بهم دست که میزنن مضطرب میشم 

دوس ندارم کسی لمسم کنه و میترسم 

چرا انقدر همه چیز دردناکه ؟ 

چرا انقدر میترسم 

چرا مثل بقیه آدمها عادی نیستم 

گمونم هر دختر دیگه ای بود خوشش میومد 

من نمیتونم 

من در توانم نیست 

ازینکه بوی عطرشو یادم نمیره متنفرم

من فقط حس میکنم میخوام همه زندگیمو بالا بیارم ...

 

  • ۰۱/۱۱/۲۴

نظرات (۱)

ghataan har dokhtar digei bod khoshesh nemiyomad chera bayad khoshesh biyad؟

پاسخ:
این جمله ای بود که از بقیه شنیدم برا همین نوشتمش 
جمله هایی مث اینکه خب حالا یه شیطنت بوده دیگه 
پسرا همینن دیگه 
دختر چقدر سردی تو 
کاری نمیخواسته کنه حالا 
احتمالا هر دختر دیگه ای بود از هیجانش خوشش میومد 
و ازین قبیل کسشرجاتا
اون تو ذهنم بولد مونده بود که نوشتمش 
مطمئنا هر دختر دیگه ای مث من نمیخواس خوشش نمیومد 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">