ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

تنها احتیاجم

چهارشنبه, ۵ بهمن ۱۴۰۱، ۰۶:۳۶ ق.ظ

چند وقت پیش که بود فکر میکردم دوست دارم توی بهترینو بزرگترین بیمارستان بهترینو بزرگترین ایالت بهترینوبزرگترین کشور دنیا کار کنم 

با این بهترینو بزرگترین ها سعیم این بود که این پرفکت و بی نقص بودنو ایده آل گرایی بیمارگونه ذهنم رو ارضا کنم 

من نامبر وان پرایوت هاسپیتال ایران هم شروع به کار کردم 

سخت گیری و فشار وحشتناک حجم کاری بالا  

و حقوقی که هنوز هم بعید میدونم به بالای نه برسه 

بله نه ملیون تومن 

فقط نه ملیون تومن پشیزی 

پشیزی ارزش گه معنا میشه تو فرهنگ لغت من 

بارها پیش اومده که من آدمهارو به اسم دیگه ای صدا بزنم چون خب حالا مگه چیه تو این همه روز تارا بودی یه روز آساره باش 

یاد اون روزی افتادم که همراه بیمارم شاکی ازینکه همه ما جوونا سرمون همش تو گوشیه به خواهر زادش اشاره کرد و اون گفت داره اسم منو سرچ میکنه تا معنیشو بدونه 

این اولین باری بود که کسی اسمم را سرچ میکرد جلوی چشمم 

حس دیده شدن داشت 

خب من میدانم آدم تک بعدی ای هستم با پرش افکار بالا 

بخاطر همین هی ماجرا وسط ماجرا پیش می آید حتی موقه نوشتن 

یا تغییر لحن حتی 

خلاصه که اینها را نوشتم کع تهش به این نتیجه گیری برسم 

من واقعا به این نتیجه رسیدم که نه 

زندگی ارزشش را ندارد 

میخواهم فیکس شب یک بیمارستان خلوت باشم ..

در شهر کوچک و آرامی که بی دغدغه و بدو بدو و ترافیک و جمعیت بشود در آن زندگی کرد 

یک جای آرام 

الان آرام بودن برام واقعا بزرگترین دغدغه فکریست 

من هفت ماه است که بی دغدغه نبوده ام 

الان میخواهم باشم 

این بزرگترین و البته تنها خواسته ام است 

  • ۰۱/۱۱/۰۵

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">