ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

پیدا کردن

چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۹، ۰۷:۲۴ ب.ظ

همیشه تعجب میکنه ازینکه چطور توی اون همه شلوغی پیداش میکنم یکم گوشه سمت راست لبمو میدم بالاو میگم ما اینیم دیگه !

راستش اولاش برای خودمم عجیب بود تو شلوغی مترو توی همهمه یه خیابون بزرگ توی پیچیدگیای یه پارک اما کم کم بهش عادت کردم به پیدا کردنش از میون چند میلیارد آدم دیگه روی زمین 

من پیدا کردنشو یاد گرفته بودم وقتی هردومون غرق بودیم توی دنیایی که دنیای ما نبود دو تا پرنده تو قفس دو تا ادم فضایی که تو اعماق زمین زندونین 

اما من پیداش کردم 

اولین بار فقط صداشو شنیدم عجیب بود شبیه یه خاطره از هزار سال پیش 

من پیداش کردم 

چشماش نور بود ، ماه کامل 

پیدا کردنش سخت بود چون مسیر بینمون دور بود اما نزدیک ، روز بود اما تاریک ، طوفان بود اما ساکت ، سرد بود اما سوزان 

دستاش هر بار با گرفتن دستاش انگار هزار تا اسب وحشی رها میشد تو دشت سینه من 

من پیداش کردم اما نه با دیدن چشماش نه با لمس دستاش نه با شنیدن صداش 

من از بین چند میلیارد ادم دیگه پیداش کردم چون بوی زندگی میداد با هر تپش قلبش با حرکت خون توی رگ هاش با خودش بوی بهارو میاورد توی زمستون دلم بوی عطرش

تحقق همون ارزوی قدیمی بود بالاخره یه روزی یه جایی یه کسی میاد که ...

من پیداش کردم 

با پیدا کردنش همه چیز سبز شد عطر زیبای مهربونیش تمام جهانم رو پر کرد 

میدونی عطرفروشا ادمای خوشبختین چون روزانه چند ساعت از عمرشونو لابلای عطرا نفس میکشن 

اما من.. من خوشبخت ترین ادم روی زمینم چون تمام نفسام پر میشه از عطر خوب بودنت که پاییز امسال قراره با همه پاییزای زندگیم فرق داشته باشه عطرش رو حس میکنم بوی اومدنت رو میده ..

  • ۹۹/۰۷/۱۶

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">