ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

نقش ها

پنجشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۵۰ ب.ظ

مدتهاست دارم فکر میکنم که توی بند نقش ها بودن چقدر اذیتم میکنه چقدر حس میکنم محدود میشم 

چقدر انگار خودم نیستم 

اینکه هرچی میگذره من متنفر میشم ازین که تو قالب و چارچوبای  نقش ها به زور بخوام جا بگیرم 

دقیقا نوعی اسارته نوعی برده داری نوین 

همیشه حالم بهم میخورد ازینکه ببینم یه زنو به فامیلی شوهرش صدا کنن 

بماند از گفتن شغلش یا مدرک تحصیلیش قبل اسم خودشم متنفرم

اینکه یکی زن فلانی باشه 

مامان فلانی 

دختر فلانی 

دوس دختر فلانی 

رل فلانی 

خواهر فلانی 

انگار همیشه باید یه فلانی باشه تا زن یه چیزیش باشه و انقدر انقدر این چیزا رخنه کرده تو ذهن و فکرمون که حتی به چشممون نمیاد یه عده ام که هیچ غلطی نمیکنن اما تا بحث اینجور چیزا بشه نطقشون باز میشه که حالا ینی همه مشکلات حل شده فقط این مونده ینی حالا دغدغه تو اینه حالا این همه مشکلات بدتر ازین هست که درست نشده ولشون کنی فقط ایه یاس بخونن د اخه تهی مغز اگه همین چیزا نبود که تهش نمیرسید به انتخاب فجیع ترین شکل ممکن قتل موجودی به اسم ناموس بخاطر غیرتی که قراره از اب رویی که هیچکس تا حالا ندیده محافظت کنه 

تعدادشونم که نگم عین موروملخ همه جا ریختن از مجازی و حقیقی و کلاس و دانشگاهو خونواده و دوست و اشنا 

دلم میخواد همه چیو بیارم بالا واقعا 

حالم داره بهم میخوره از زندگی بین همچین جماعتی

انقدر دخترا و زنای اطرافتونو تو نقشای جنسیتی به زور نذارین 

انقدر پسر و شوهر و برادر و دوس پسر و رل کسی نباشید 

انقدر خودتونو دختر و زن و خواهر و دوس دختر و رل کسی ندونید 

ذهنیتتونو عوض کنید 

شک کنید به هر چیزی که اطمینان کامل بهش دارید 

به خودتون ذهنیتتون فکراتون و هر چیزی که فکر میکنید درسته شک کنید 

خسته باشید از قربانی شدن 

اینا دوست داشتن نیست 

توجه نیست 

عشق نیست 

خودتونو گول نزنید 

افریده نشدید تا این نقشارو بازی کنید 

این نقش ها فقط و فقط محدود میکنه ممانعت میکنه و در نهایت قربانی خواهید شد فارغ از هر جنسیتی که داشته باشید 

این چرخه معیوب فقط قربانی میده بیرون

هیچ ارتباطیم با مدرک تحصیلی و موقعیت اجتماعی ادما نداره

همه ما همه ما بی شک تجربه هایی داشتیم که ممکنه متفاوت بوده باشه اما ماهیت و ریشه همش یکی بوده 

 

 

در نهایت فقط و فقط خودتون باشید چه برای خودتون چه برای دیگران

برای خودتون بودن وقت بذارید انرژی بذارید بخونید بنویسید  تجربه کنید مهارت کسب کنید کار راحتی نیس

خودتونو کم کم پیدا کنید و بشناسیدش 

چطور وقتی با خودتون انقدر غریبه اید این همه اشتیاق برای بازی کردن نقش منجی و دوست و رفیق با معرفت برای بقیه رو دارید 

 

خود خود خودتون باشید 

رها از کلیشه ها نقش ها

  • ۹۹/۰۳/۲۹

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">