کفش های بنفش
پنجشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۳۳ ق.ظ
گفته بودم عاشق طلوع و غروب خورشید هستم ؟
گفته بودم برای هوای ملس گرگ و میش دم صبح جان میدهم ؟
چون من را برمیدارد و میبرد به کودکی های نه چندان دورم
مثلا ان موقع ها که ارزوهایم خشک نشده بودم
الان هم نشده اما این روز ها بیشتر حس میکنم ادم بودن سخت است دختر بودن سخت تر
من همیشه وقتی میخواستم بگویم مدت زمان زیادی گذشته میگفتم موهام بلند تر شده
میشود پی سگ دو زدن را گرفت تا دید هرروز چه اتفاق دیگری ممکن است بیفتد
میشود حتی امید داشت درست شبیه لبخند و سادگی دختر صورتی پوش روی ویلچر توی پارک وقتی از داخل ماشین محو صحبت کردنش شده بودم با هم نشین هایش هم نشین هایی که نشستنشان درست شبیه دخترک بود
راستی دخترک شبیه من کفش های بنفش دوست داشت ...
- ۹۹/۰۳/۰۸