ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

خوش

پنجشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۸، ۰۲:۳۶ ق.ظ

خوش بحال اونایی که از ته دل خوشحالن 

  • ۹۸/۰۱/۰۱

نظرات (۵)

خوش به حالشون
پاسخ:
هوم 
امیدوارم سال پیش رو برای توام از این شادیا داشته باشه :) ما هرچی از دست بدیم امید رو همیشه می تونیم داشته باشیم
پاسخ:
میتونیم نه ، بااید 
  • 🍁 غزاله زند
  • باید خوشحالی رو درست وسطِ ناخوشی‌های زندگی انتخاب کنیم :) یک انتخابِ همیشه زورکیِ قشنگ! 
    پاسخ:
    شایدم یه راه حل برا ادامه 
  • 🍁 غزاله زند
  • باید خوشحالی رو درست وسطِ ناخوشی‌های زندگی انتخاب کنیم :) یک انتخابِ همیشه زورکیِ قشنگ! 
    پاسخ:
    تو سختیا عمیق تر میشه حسش کرد 
  • هیچ کس همه کس
  • خوشحالی رو باید انتخاب کرد چنان که گویند بخند تا دنیا به روت بخنده خخخ
    پاسخ:
    شاید 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">