قشنگ ترین :: ابهام

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

قشنگ ترین

چهارشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۷، ۱۲:۰۴ ق.ظ

بهم از قشنگ ترین اتفاق زندگیتون بگید

۹۷/۱۰/۱۲

نظرات (۹)

۱۲ دی ۹۷ ، ۰۰:۵۶

soolin :)

بنظرم تا اینجای زندگیم،قشنگ ترین اتفاق و همچنین سخت ترین و تلخ ترین(در حد شکلات ۸۵ درصد) اتفاق زندگیم،اینجایی هستم که پارسال ارزوش رو داشتم.

پاسخ:
امیدوارم رویاهات بشن قشنگ ترین تجربه هات مهربونم

۱۲ دی ۹۷ ، ۱۳:۵۷

فاطمه :)

سلام

نمی دونم واقعا؟

اتفاق که نیست ولی شاید قشنگ ترین لحظه هام لحظه هایی باشه که مامان بابام و خواهرم میگن اگه ما تو رو نداشتیم چیکار می کردیم؟کلا وقتی کسی ازم راضی باشه و با بودنم حالش خوب باشه قشنگ ترینه برام.

پاسخ:
چه خوب

امیدوارم همیشه با آرامش کنار هم باشید

۱۲ دی ۹۷ ، ۲۰:۲۶