ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

پاییزها

دوشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۱۹ ب.ظ

همه جا ساکت شده 

پاییزا همیشه برای من فصل ساکتی بوده فصلی که حرف نمیزدم تا مزاحم ادمهای کم زندگیم نشم 

پاییزا بیشتر از همیشه حس میکنم شبیه برگی بودم که از درخت خاطره آدمهای کم زندگیم افتادم 

پاییزا بیشتر شبه و شبها به مراتب دلگیرتر از صبح هاست

دلم میگیره برای خیلی چیزها 

فصل بیشتر نوشتنه برام 

دارم از وسایلم دل میکنم

این سالها برای من تغییرات کموبیش زیادی داشت 

عوض شدم 

خیلی 

دلم خیلی چیزا میخواد اما دارم به خودم زمان میدم تا کم کم و با مرور زمان همه چی به وقتش برسه 

دلم میخواد برم همون باغ گردویی که برات تعریف میکردم کنارش رودخونست کنارش تمشک داره و درختاش کوتاهه و کف باغش همش برگه 

کسی حوصله نداره از راه کنار باغای سیب و به بیاد باهام راه بره 

هیچکس نه مامان نه بابا 

توام فکر نکنم حوصلمو داشته باشی 

نمیدونم ... شایدم دارم قضاوتت میکنم 

با خودم میگم ساکت که بشم کم کم محو میشم و دیگه کسی اذیت نمیشه از بودنم 

اشک چشم راستم اروم از پشت پلک چپم رد شد و لابلای موهام که حالا بلندتر شده گم شد 

گم نمیشه چون هرجا بره من حسش میکنم تو فقط نمیبینیش 

دلم تنگ شده 

دلم برا  شهریور تنگ شده 

خیلی تنگ شده 

دلم برا گربه های پارک لاله تنگ شده 

باورت میشه هنوز جرئت نکردم کتابمو از تو جلد کاغذیش درارم ؟ میدونم ببینمش میزنم زیر گریه بلند بلند ازونا که نفسم میگیره از دلتنگی بعد کتابم خیس میشه بیشتر دلم میگیره 

گذاشتم کنار وسایل که رفتم اونجا تنهایی بزنم زیر گریه 

با گریه ام دلتنگیم خوب نمیشه 

پاییزا اینجا هوا گرفته میشه 

خیابونا شلوغه همه میریزن بیرون ادم بیشتر احساس تنهایی میکنه 

دلم چوقاام میخواد میرم اونجا بیشتر دلم میگیره نیستی 

اون پل هواییه وسط میدون شهداام دلمو میگیره 

همه جا بدون تو دلگیره 

اصن از ایستگاه انقلاب به بعد همه چی و همه جا دلمو میگیره 

:"(

کاش پاییز که میشد توام بودی 

تولدتم بودی 

تولدمم بودی 

نوزده همه ماه هاام بودی 

  • ۹۷/۰۷/۰۹

نظرات (۲)

پاییز قشنگه. ولی برای کسی که هیشکی رو نداره، وقتی میزنه بیرون دلش میگیره. مثل من.

پاسخ:
پاییز چیزی نیست جز یه قشنگ دلگیر 
  • حامد سپهر
  • پست رو که میخوندم این ترانه تو مغزم پلی شد
    پاییز می‌رسد که مرا مبتلا کند
    با رنگ‌های تـازه مــرا آشنا کند

    پاییز می‌رسد که همانند سال پیش
    خود را دوباره در دل قالیچـــه جا کند

    او می‌رسد که از پس نه ماه انتظار
    راز ِ درخت باغچـــه را برملا کند

    او قول داده است که امسال از سفر
    اندوه‌هــای تازه بیــارد، خـدا کند

    او می‌رسد که باز هم عاشق کند مرا
    او قـول داده است بـه قــولش وفا کند

    پاییز عاشق است، وَ راهی نمانده است
    جــز این کــه روز و شب بنشیند دعا کند

    شاید اثر کند، وَ خداوندِ فصل ها
    یک فصل را بخاطر او جا به جا کند

    تقویـم خواست از تو بگیرد بهـــار را
    تقدیر خواست راه شما را جدا کند

    خش خش ...، صدای پای خزان است، یک نفر
    در را بـــه روی حضــرت پاییــــز وا کند...”
    ― علیرضا بدیع
    پاسخ:
    قشنگه
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">