ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

هم آغوش لحظه های زندگی من

يكشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ۱۲:۴۰ ق.ظ

عاشقِ یکی که خیلی خوبه، شدن

خیلی سخته!

تو فک کن بخوای با مهربون‌ترین آدمِ دنیا مهربون باشی، بخوای برای شاعر شعر بنویسی، بخوای دلِ یه عاشقو با عشقت بلرزونی!

سخته دیگه...

تو هر راهی بخوای بری اون قبلِ تو، خیلی قبلِ تو، تا ته رفته!

تو هرجور بخوای غافلگیرش کنی، میبینی تهش اونه که داره با خوبیای بی‌حدومرزش، غافلگیرت میکنه!

فک کن یه عمر از دنیا بد ببینی و عاشقِ اونی بشی که شکل هیچکس نیست!

بعد ببینی چقد خوب‌تر از توئه! چقد یه وقتا در برابرش بدی! چقد قدِ عقل و احساست کوتاهه دربرابرش!

عاشقِ خوبای روزگار شدن سخته! چون تو هی هرروز باید قد بکشی و قد بکشی و باز قدت به مهربونیشون نرسه!

همه دوست دارن خوب ترینو درکنار خودشون داشته باشن!

همه نمیدونن در کنارِ خوبا بودن سخته!

همه نمیدونن از پسِ دوست داشتنش جوری که باید، برنیومدن و مُردن از تصورِ نبودنش، چه شکلیه!

عاشقِ آدمای بزرگ شدن، بزرگت میکنه... اما نه به سادگی...

م.م




امیدوارم همیشه دلت آروم باشه ...


تولدت مبارک محکم ترین تکیه گاه دنیا...

  • ۹۶/۱۱/۱۵

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">