ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

نمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است... وهمین درد مراسخت می آزارد

ابهام

آدما به اندازه حرف هایی که نمیزنن از هم دور میشن ...

بیا بریم همونجا که میترسیم .

هم آغوشی شان یک نبرد بود .

غریبانه زیست مان در پیله اندوه

من اگه خسته شبیه تن ایران بودم

ما روزهایی رو زندگی کردیم که قابل زیستن نبود

اما من در همان روز های سخت هم تو را دوست داشتم ...

آنچه ما زندگی می انگاشتیم ، اینجا مرگ بود .

دنیایی کوچک ، رویایی بزرگ

پس زخم هامان چه ؟

رها گشته در تنهایی خویش

و ما ، ساکنان گوشه غمگین عالم ..

سالها پیش جسمِ نیمه جونم میونِ دریا غرق شد،
دیگه هیچی یادم نیست.

بایگانی

۲۳ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

نمیدونم رازش چیه ولی قضیه اینه که ، لاک به دختر حس قدرت میده !! 

:)

بیاید یه بازی کنیم حالا که همتون بیدارید !

اینطوری که هر کی هر سوالی میخواد بپرسه بعد نفر بعدی که اومد دید باید جواب بده 

ناشناسم قبوله 

سوالاام محدودیت ندارن نه تعداد نه محتوا نه هیچی

نظراام بی تاییدن

😊

کسی هست حرف بزنیم ؟